چو ایران نباشد تن من مباد ... بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

papillon

Thursday, September 20, 2018

مرغ طوفان

دکترشاپوربختیار: کشتن خمینی آسان بود ولی آنوقت سیصد سال ما درعزای این امام مظلومان بودیم اگر خمینی کشته شده بود آنوقت شما میدیدید که مردم ایران تا چند سال برای یک جنایتکار اشک میریختند و سینه میزدند
.

Friday, August 10, 2018

او مرغ طوفان بود و ما طوطی ایوان

شاپوربختیار اصلاً آدم آن روزها نبود. صورتش را میتراشید کراوات می بست و ادوکلن میزد. دکترا از سوربن فرانسه داشت با دو تا لیسانس. دو زبان خارجی را به رسائی حرف میزد و با حفظ اصالت لُری شیک و پیک و فرنگی مآب بود نماز میت هم بلد نبود او هوشمندانه و مبتکرانه گفت که برای پیشوا (آیت‌الله خمینی) در قم یک واتیکان درست میکنیم

در گوش وطن شعر سفر خواند فرشته

عمامه به سر، بال خود افشاند فرشته

میخواست که ما را ملکوتی کند اما

مع الأسف در نوفلوشاتو ماند فرشته

  لینک 

Thursday, August 9, 2018

پیشینه ی نماد شیر و خورشید

پیشینه ی نماد شیر و خورشید به دوران هخامنشیان و حتی پیش از آن می رسد و کهن ترین مستند موجود از آن کتیبه ای است مربوط به دوران خشایار شا که هم اینک در موزه ی "آرمیتاژ" لنینگراد - سن پیترز بورگ روسیه نگاهداری می شوداین نگاره شاه را در حالت احترام به شیری نشان می دهد که زنی بر روی آن جلوس کرده و بارقه هایی از نور وی را در بر دارد آنچه در نخستین برداشت بر بیننده آشکار می شود اینکه اگر شیر وخورشید نماد سلطنتی بود شاه را در حالت نیایش یا احترام نشان نمی داد چون هیچ پادشاهی آنچه را خود ساخته یا نمایشگر سلطنت اوست نیایش نمی کند برخی مورخین بر این باورند که در این تصویر شیر نماد میترا و خورشید (زنی که بر پشت شیر سوار است) نماد الهه "آناهیتا" می باشدمستندات باقی مانده از پارتیان نشان می دهد که در دوره ی اشکانی خورشید بر روی درفش ملی ایران وجود داشته اما در آثار به دست آمده از دوران ساسانی نشان شیر وخورشید به فراوانی موجود است از آن جمله است تعداد هجده مهر که در نزدیکی دریاچه ی آرال به دست آمده همچنین ظروفی از طلا و نقره مزین به نقش شیر و خورشید و یا شیرو" گردونه ی مهر بر بالای آن که قدمت این نشان را به خوبی آشکار می سازد

دو قرن سکوت 
نوشته عبدالحسین زرین کوب
لینک

Tuesday, July 24, 2018

علت پدید آمدن رژیم کنونی در ایران از زبان استاد بزرگ بهرام مشیری

شاید حکومت محمد رضا شاه فقید نیاز به اصلاحات داشت و محمدرضاشاه میبایست راه پدر بزرگوارشان رضا شاه بزرگ را دنبال میکرد و دکان داران دین را قلع و قمع  میکرد و تبلیغات برای مذهب را قدغن و به پند زنده یاد احمد کسروی عمل میکرد در این صورت ایران و ایرانی به چنین روزی گرفتار نمی‌شد و سرنوشتی دیگر برای ما ملت ایران رقم میخورد من با تمام احترامی که برای استاد بزرگوار جناب اقای مشیری و همچنین خانواده ایران ساز و بزرگ پهلوی قائل هستم با این گفته استاد مشیری موافقم

Monday, April 30, 2018

مطبوعات در ایران

سازمان گزارشگران بدون مرز شاخص آزادی مطبوعات کشورهای جهان در سال 2018 را منتشر کرد ایران همچنان در قعر جدول

Thursday, February 22, 2018

آیت الله و خاورمیانه

«آیت الله و خاورمیانه»
طرحی از کارتونیست اسرائیلی arutz sheva

Thursday, February 1, 2018

زندان تهران بزرگ؛ بازرسی‌های خشن و تجاوزهای جنسی

زندان تهران بزرگ، جایی است که در آن نه نشانی از حقوق بشر است و نه از انسانیت و دین و اخلاق، هرچند در ابتدا نمایی شیک و زیبا و مدرن از خود به نمایش بگذارد.
گزارش تکان دهنده ای که در ادامه می خوانید، جزئیاتی از شرایط فاجعه بار این زندان را که قرار است هزاران زندانی دیگر به آنجا منتقل شوند، برای اولین بار به نمایش می گذارد. جزئیاتی که احتمالا مسئولان دولتی بازدیدکننده نیز از آنها بی خبر نگه داشته می شوند تا بگویند: “وضع آموزش قرآن و مفاهیم قرآنی، نظافت و پاکیزگی، فضا و محیط استراحت و هواخوری بسیار مطلوب و قابل تقدیر بود.”
احتمالا معاون امنیتی و انتظامی استاندار تهران که این جملات را چهارشنبه گذشته پس از بازدید از زندان مذکور بر زبان رانده بود، با خواندن این گزارش در برداشت ظاهربینانه خود تجدیدنظر خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه، از ابتدای مردادماه و طی دو هفته گذشته حدود هزار نفر از بندهای مختلف اوین به زندان تهران بزرگ منتقل شده اند و در نتیجه تعداد کل زندانیان اصطلاحا حاضر به خواب در اوین به سه هزار نفر کاهش یافته است.
زندان تهران بزرگ در مسیر جاده قدیم قم – از فشافویه به سمت ورامین در کنار زندان فشافویه و زندان جدید التاسیس شهید لاجوردی واقع شده است و چند سالی است که در سه تیپ این زندان، زندانیان متهم به سرقت نگهداری می شوند. تیپ چهار این زندان نیز بندی است با دوازده سالن دویست نفری که اخیرا هزار نفر از محکومان متهم به کلاهبرداری از اوین به آنجا منتقل شده اند.
بنابر شنیده ها قرار است طی روزهای آینده سایر زندانیان اوین که چنین اتهامی دارند و تعداد آنها حدود پانصد تا ششصد نفر برآورد شده است (البته غیر از آنهایی که از حمایت های ویژه برخوردارند) به همراه تعدادی از زندانیان زندان های استان البرز (قزل حصار و رجایی شهر) به زندان تهران بزرگ انتقال یابند.
نحوه انتقال زندانیان از اوین به این نحو است که هر روز صبح ابتدا تلفن های بندها قطع می شود تا کسی نتواند خبر انتقالش را به بیرون از زندان اطلاع دهد و سپس همه کسانی که نامشان برای انتقال خوانده می شود، باید ظرف حداکثر دوساعت با تمام وسایل آماده رفتن شوند. زندانیان را با دستبند و پابند سوار اتوبوس ها می کنند و با اسکورت نیروهای ویژه پلیس از اوین به تهران بزرگ می برند.
زندان تهران بزرگ در محیط کویری فشافویه که آبی شور و هوایی بسیار گرم دارد، ایجاد شده است. وسعت این زندان بسیار زیاد است و غیر از تیپ چهار که به تازگی ساختمانش به اتمام رسیده و به زندانیان تازه وارد از اوین اختصاص یافته، تیپ های بعدی نیز قرار است به مرور آماده شوند.
تهران بزرگ یکی از امنیتی ترین زندانهای کشور است و به برخورد شدید و تند با زندانیان شهرت دارد، اما افراد زندانی به دلیل نوع اتهاماتشان هرگز نتوانسته اند حتی گوشه ای از این خشونت ها را بازگو کنند.
اما در مقابل، زندانیان انتقال یافته از اوین به دلیل برخورداری از روحیه بهتر، پس از چند روز به دلیل نبود آب شیرین، پتو، سیگار و امکانات اولیه لازم، دست به اعتراض زده و از گرفتن غذاهای خود خودداری کردند تا اینکه سه شنبه گذشته متعاقب بازدید رییس سازمان زندان ها و معاونت امنیتی استانداری تهران، ضمن تامین آب شرب با تانکر، اقدام به توزیع و فروش برخی اقلام مورد درخواست زندانیان مانند آب معدنی و سیگار در فروشگاه ها شد. ولی مشکل تلفن این زندانیان هنوز حل نشده، زیرا در هر سالن فقط یک دستگاه تلفن موجود است و آنها برای چند دقیقه تماس تلفنی باید ساعت های متمادی در صف باشند.
بر خلاف زندان اوین که در آن زندانیان در صورت تخلف، مطابق آیین نامه سازمان زندان ها برای مدت کوتاهی و حداکثر تا بیست روز به سلول های انفرادی دارای حمام و توالت در بند ۲۴۰ منتقل می شوند، در تهران بزرگ به جای انفرادی، سوئیت های بیست تخته ای وجود دارد که بعضا ۶۰ تا ۷۰ نفر در آنجا مشمول حبس تنبیهی می شوند. در گوشه هر سوییت، یک حمام و یک توالت وجود دارد که با پرده از سالن جدا شده است که با این ساختار بوی آزار دهنده ی تعفن به طور مداوم، در تمام سالن طبیعی به نظر می رسد.
در سوئیت های تنبیهی درها همیشه بسته است و زندانیان هیچ گونه دسترسی به هواخوری، نور آفتاب، سیگار و فروشگاه ندارند. آنقدر زندانی در آنجا نگه داری می شود تا به اصطلاح ببرد و به قول زندانبان ها به غلط کردن بیفتد، سپس با گرفتن تعهد آنها را به بند عمومی برمی گردانند. به طور کلی فضای عمومی زندان تهران بزرگ آنقدر بسته و سرکوبگرانه است که همه زندانیان را به تعظیم و تکریم زندانبان ها وا می دارد.
از دیگر مسائل عمده در سالن های نگهداری سارقان؛ فراوانی مواد مخدر، فعالیت باندهای سازمان یافته، تعرض و تجاوز به زندانیان جوان و باجگیری از تازه واردان است که این اعمال بدون هماهنگی وکیل بند ها و مسئولین رده پایین زندان امکان پذیر نبوده و نیست. ظاهرا تا کنون دستگاه قضایی به هیچ مقام دولتی یا نمایندگان مجلس نیز اجازه بازدید از تهران بزرگ را نداده است، ضمن آنکه بعضی سالن های آنجا و خصوصا سوئیت های تنبیهی آنقدر کثیف و غیرقابل مشاهده است که حتی مسئولان سازمان زندان ها نیز از آنجا بازدید نمی کنند.
بازرسی های ماهیانه نیز در آنجا به صورتی خشن و غیر انسانی انجام می شود و مسئولان زندان به سربازان میدان می دهند که با خشونت با زندانیان برخورد کنند؛ به نحوی که حتی ظروف و فلاسک های آنها را برای پیدا کردن مواد مخدر می شکنند و تمام اسباب و لوازمشان را وسط اتاق زیرورو و گاه تخریب می کنند. کوچک ترین اعتراض زندانی نیز با باتون و ضرب و شتم پاسخ داده می شود و در مواردی گزارش شده که حتی به زندانیان گفته شده که در موقع بازرسی حق نگاه کردن و شناختن صورت سربازان را ندارند و در صورت بلند کردن سر با شدیدترین عکس العمل پاسیاران و سربازان مواجه می شوند.
سربازان مستقر در تهران بزرگ نیز از شرایط این زندان بسیار ناراضی هستند و اکثر آنها تلاش می کنند با یافتن آشنایان ذی نفوذ، به زندان های دیگر به ویژه اوین منتقل شوند، زیرا فضای زندان بر این سربازان ۱۹-۲۰ ساله نیز اثر مخرب روانی دارد. سربازانی که شبها صدای گریه و فریاد زندانیانی را می شنوند که زندانیان قدیمی تر به آنها تجاوز می کنند، یا آنها که نیاز به مواد مخدر یا سیگار نخی پنج هزار تومان دارند (به دلیل ممنوعیت فروش سیگار در فروشگاه های آنجا، قیمت سیگار بسته ای تا صد هزار تومان است و معلوم نیست که سودش را چه کسانی می برند) اما به دلیل بی پولی یا بدهی به آنها مواد داده نمی شود و آنها با التماس و تضرع یا فریاد و شیون درخواست مواد دارند.

منبع:پژواک ایران

Saturday, January 27, 2018

شاخص آزادی بشر در ایران و جهان درسال 2017 میلادی


رتبه بندی شاخص آزادی بشر در جهان درسال 2017 میلادی منتشر شده است. ایران از 159 کشور در رتبه 154 قرار دارد.

لینک مرتبط

Friday, January 26, 2018

پیام رهبر حزب ازادی هلند گیرت وایلدرز در حمایت از اعتراضات مردم در ایران و نه به اسلام فاشیستی در ایران

 پیام رهبر حزب ازادی هلند گیرت وایلدرز در حمایت از اعتراضات مردم در ایران و نه به اسلام فاشیستی در ایران.

Thursday, January 18, 2018

ژنرالِ چشم‌ آبی

نادر جهانبانی (۲۷ فروردین ۱۳۰۷–۲۲ اسفند ۱۳۵۷) معروف به «ژنرالِ چشم‌آبی» خلبان برجستهٔ نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و بنیان‌ گذار و سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی بود. وی از خلبانان ویژه نیروی هوایی ارتش ایران پیش از انقلاب 
ننگین اسلامی بود. از او به عنوان یکی از بهترین خلبانان عصر خود نام می‌برند.آخرین درجهٔ وی در ارتش شاهنشاهی ایران، درجهٔ سپهبدی بود.تیم آکروجت تاج طلایی ایران تا زمان انحلال آن یعنی در بهمن‌ ماه سال ۱۳۵۷، جزو قدرتمندترین تیم‌های آکروباسی هوایی با هواپیمای جت در دنیا بود که در چندین رقابت بین‌المللی، مقام‌هایی را نیز کسب کرد. نادر جهانبانی در پی انقلاب ۱۳۵۷ ایران در روز ۲۲ بهمن در پُست نیروی هوایی در دوشان‌تپه توسط انقلابیون دستگیر شد و در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی، حاکم شرع وقت، در زندان قصر تیرباران شد.
نادر جهانبانی، دانش‌آموختهٔ دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه و آموزش‌ دیدهٔ دوره‌های خلبانی جنگنده‌های جت از آلمان بود. از وی به‌عنوان یکی از «محبوب‌ ترین چهره‌ها بین پرسنل نیروی هوایی ایران» یاد می‌شود.

Tuesday, December 26, 2017

Web developer Saeed Malekpour sentenced to death in iran

Saeed Malekpour born May 1975 is an Iranian webdesigner. He was sentenced to death in Iran for allegedly designing and moderating pornographic websites. Malekpour developed an Internet photo sharing tool that his supporters assert was used without his knowledge for pornographic purposes. Prior to his arrest in Iran in 2008, Malekpour had been living and working in Canada as a permanent resident. The Canadian government and Amnesty International have called for his immediate release.
In December 2012, Malekpour's lawyer announced that the death sentence had been suspended because Malekpour had repented for his behavior.
Saeed Malekpour sentence was later reduced to life imprisonment.

Neda Agha-Soltan

Footage of the death of Nedā Āghā-Soltān  23 January 1983 – 20 June 2009 drew worldwide attention after she was shot dead during the 2009 Iranian election protests. Āghā-Soltān, a student of philosophy, was participating in the protests (though not politically influenced, but rather supporting the supporters of Mousavi), accompanied by her music teacher and was walking back to her car when she was fatally shot in the chest. The murderer of Neda is disputed; according to CNN, BBC, and Fox News, she was shot by Basij, a paramilitary organization. Her death was captured on video by bystanders and broadcast over the Internet, and the video became a rallying point for the opposition. 
Her death became iconic in the struggle of Iranian protesters against the disputed election of Mahmoud Ahmadinejad.

Friday, December 22, 2017

احمدرضا جلالی پزشک محکوم به اعدام

احمدرضا جلالی پزشک و پژوهش‌گر ایرانی مقیم سوئد است. او پژوهشگر مدیریت بحران و حوادث غیرمترقبه است در دانشگاه‌های بلژیک، ایتالیا و سوئد تدریس کرده‌است. او در سال ۲۰۰۹ برای ادامه تحصیل ایران را ترک کرد. احمدرضا جلالی در آوریل ۲۰۱۶ به دعوت دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز به منظور شرکت در کارگاه مدیریت بحران به ایران سفر کرد و در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. اتهام جلالی ارتباط با دولت متخاصم و هم‌چنین جاسوسی عنوان شده‌است. همسر احمدرضا جلالی در روز شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۶ مطلع شده همسرش در دادگاهی در ایران به اتهام «محاربه و «همکاری با دولت اسرائیل» به اعدام محکوم شده‌است.

Saturday, December 9, 2017

ضرب و شتم ابراهیم اسدبیگی توسط نیروهای سپاه

ابراهیم اسد بیگی از شاکیان و مالکان املاک اطراف کاخ سعدآباد است که توسط سپاه تصاحب شده، او در بازداشتگاه مخفیانه بسیج تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفته

Friday, December 8, 2017

Zeynab Jalalian

Zeynab Jalalian born 1982 in Maku, is a Kurdish Iranian, often described as a political prisoner. She has been convicted a mohareb and sentenced to death by an Islamic Revolutionary Court for allegedly being a member of the Kurdish militant group PJAK, which she denies. Jalalian's sentence was later reduced to life imprisonment

Wednesday, December 6, 2017

Nazanin Zaghari-Ratcliffe


Nazanin Zaghari-Ratcliffe is a British-Iranian dual citizen who has been detained in Iran since 3 April 2016. On 10 September 2016, it was revealed that she was sentenced to five years imprisonment "for allegedly plotting to topple the Iranian regime
The prosecutor general of Tehran had stated in October 2017 that she was being held for running "a BBC Persian online journalism course which was aimed at recruiting and training people to spread propaganda against Iran

Saturday, December 2, 2017

Zahra Kazemi

Zahra "Ziba" Kazemi-Ahmadabadi (1948 – July 11, 2003) was an Iranian-Canadianfreelance photographer, who according to the medical examiner was raped, tortured and killed by Iranian officials following her arrest in Iran
Although Iranian authorities insist that her death was accidental and that she died of a stroke while being interrogated, Shahram Azam, a former military staff physician who used his purported knowledge of Kazemi's case for seeking asylum in Canada in 2004, has stated that he examined Kazemi's body and observed that Kazemi showed obvious signs of torture, including a skull fracture, broken nose, signs of rape and severe abdominal bruising
Her death was the first time an Iranian's death in custody attracted major international attention. Because of her joint citizenship and the circumstances of her death, she has since become an international cause célèbre. In November 2003, Canadian Journalists for Free Expression honoured Kazemi with the Tara Singh Hayer Memorial Award in recognition of her courage in defending the right to free expression

Saturday, October 21, 2017

Arash Sadeghi

Arash Sadeghi is an Iranian human rights activist and political prisoner
known best for his hunger strike as an act of protest against the detention of his wife without any judiciary proof or legal warrant. Arash was a university student in Allameh Tabatabaei University in Tehran where he was expelled by the authorities due to his political activities.Sadeghi ended his hunger strike after 71 days after his wife was granted temporary release from prison.He was first arrested on July 9 2009 after the results of the controversial 2009 Presidential Election were announced due to which Mahmoud Ahmadinejad would be kept in power for a second term. He was then taken to custody from which he was released after 90 days. He was arrested again for a second time in December of the same year.In 2013 he was sentenced to 19 years in prison for the following charges: propaganda against the government, defamation of the supreme leader, and threatening national security.Arash went on a hunger strike on October 24, 2016 to protest against the arrest of his wife who was detained on the charge of writing a fiction which has not yet been published. The short story was handwritten in her personal diary which was confiscated in a raid by government security agents. Her short personal story in her journal was about Stoning Women to death which has been carried out by the Iranian judiciary.

Wednesday, October 11, 2017

کشورهای برتر از نظر اعدام شهروندانشان در دنیا

10 اکتبر روز جهانی مبارزه با  اعدام بود و ایران بعد از چین دومین کشوری‌ استکه بیشترین تعداد اعدام رادارد درسال 2016 بیش از600 نفر درایران اعدام شده‌اند

Wednesday, May 3, 2017

محمود احمدی نژاد و هولوکاست

یکی‌ از جنجالیترین و در عین حال بیسواد‌ترین  و بی کفایت ترین اشخاصی که در دوران سی‌‌ و چند سال حکومت جمهوری اسلامی ایران در نابودی کشور چه از لحاظ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی‌ و غیره... سهم بسزایی داشت محمود احمدی نژاد بود که در دوران ۸سال ریاست جمهوری او بر اقتصاد کشور ضرباتی جبران ناپذیر وارد آمد و بالاترین میزان رانت خواری و اختلاس را در کارنامهٔ خود به ثبت رساند.
او همچنین در این ۸ سال به کشورهای زیادی سفر کرد و با سخنرانیهای خود در گوشه‌ و کنار دنیا ماهیت واقعی‌ خود را به جهانیان نشان داد.
یکی‌ از موضوعاتی که احمدی نژاد در سخنرانیهای خود چه در داخل ایران و چه در خارج بارها به آن‌ پرداخت مساله نسل کشی یهودیان در جنگ جهانی دوم توسط آلمان نازی یا همان هولوکاست بود که همیشه واکنشهای بسیاری چه از طرف موافقان و چه از طرف مخالفان در پی داشت.
محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۵ ودر جمع مردم زاهدان هولوکاست را یک افسانه خواند.
همچنین او برای شرکت در شصت و دومین اجلاس سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد همراه با هیئت عالی رتبه عازم نیویورک شد و در دانشگاه کلمبیا که یکی از دانشگاه‌های مشهور نیویورک به شمار می‌رود سخنرانی کرد.
این دانشگاه، به طور رسمی از محمود احمدی‌نژاد  رئیس جمهور ایران در ان زمان برای سخنرانی در این دانشگاه دعوت به عمل آورده بود.
ولی محمود احمدی‌نژاد گفتهٔ رئیس دانشگاه کلمبیا را مبنی بر این‌که دانشگاه کلمبیا از دههٔ ۱۹۳۰ میزبان بازماندگان واقع هولوکاست بوده‌است، دست‌ مایهٔ طعنه قرار داد و گفت: «البته دوست عزیزی که اینجا بیانیه خواندند، سال ۱۹۳۰ را به عنوان واقعه بیان کردند، در حالی‌که واقعه آن‌طور که ادعا می‌کنند در جنگ دوم جهانی بود، جنگ دوم جهانی بعد از سال ۳۰ شروع شد، در دههٔ ۴۰ بود. همین نشان می‌دهد که اطلاعات ما اطلاعات درستی نیست».
محمود احمدی‌نژاد، در سخنان خود، بار دیگر واقعه هولوکاست (نسل‌کُشی جمعی یهودیان توسط آلمان نازی) را زیر سؤال برد و زندانی شدن برخی از انکارکنندگان اروپایی نسل‌کُشی یهودیان را که در این زمینه دست به انکار واقعه هولوکاست زده‌اند را مغایر با آزادی بیان دانست. در طول سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در دانشگاه کلمبیا دانشجویان  در مواردی با کف زدن و یا هو کشیدن به تشویق و یا تمسخر او پرداختند۰۰
اودر سال ۲۰۰۹ و در کنفرانس دوربان ۲ که به کنفرانس جهانی سازمان ملل علیه نژادپرستی گفته می‌شود و در ان زمان ژنو محل برگزاری ان بود از به کاربردن واژه‌هایی همچون «مشکوک» و «مبهم» برای اشاره به هولوکاست که در متن سخنرانی ارائه شده توسط ایران به سازمان ملل وجود داشت خودداری کرد و به جای آن از عبارت «سوء استفاده از هولوکاست» استفاده کرد.
محمود احمدی‌نژاد با تکرار سوالاتی که قبلاً در مورد «جرم بودن زیر سؤال بردن هولوکاست در اروپا» مطرح کرده بود، آن را مغایر با نفس «آزادی» دانست. وی همچنین با تکرار سخنان قبلی‌اش مبنی براینکه چرا باید ملت فلسطین بهای هولوکاست را بپردازند، در حالی که هیچ نقشی در آن نداشته‌اند» موجودیت کشور اسرائیل را زیر سؤال برد.
هم اکنون پس از گذشت چندین سال 
پس لرزهای دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد پیکر بیمار کشور را به لرزه در می آورد و آثار و بازمانده‌های آن‌ دوران پس از گذشت سالها شاید از چهره‌ٔ کشور پاک نشود.

Friday, April 7, 2017

ارزوی من ایرانی ازاد است

گاهی اوقات پای صحبتهای بعضی‌ از اشخاصی‌ که مخالف رژیم جمهوری اسلامی ایران هستند می‌نشینم به جرأت می‌تونم بگم که تعداد بسیاری از این بزرگواران رسالت اصلی‌ خود را به فراموشی سپرده اند و متأسفانه بخش عظیمی از پتانسیل خود را صرف به سخره گرفتن یا در هم کوبیدن شخصیت یکدیگر میکنند و این مساله هم آنقدر که ضربه بر پیکر طیف مخالف رژیم جمهوری اسلامی ایران وارد کرده و آن را ضعیف می‌کند به مراتب باعث خشنودی جناح مخالف یا همان طیفی که هوادار حکومت فعلی‌ ایران است میشود و با مسائلی از این قبیل و نبودن اتحاد میان اپوزیسیون در مقابل جمهوری اسلامی ایستادن و با آن مبارزه کردن همانند آب در هاون کوبیدن است و هیچ نتیجه‌‌ای نخواهد داد و اگر روزی هم حکومت فعلی‌ ایران برکنار شود به نظر من همین دعواهای بی‌ دلیل و پوچ و خورده گیریها شکل بزرگتری به خود میگیرند و ما باید رویای به وجود آمدن ایران سکولار متحد را برای همیشه فراموش کنیم.

Friday, March 31, 2017

تسليم

در روز دوم نوامبر ۲۰۰۴ تئو ون گوگ روزنامه‌نگار، فیلمساز و چهره مشهور تلویزیون در هلند، در خیابانی نزدیک خانه‌اش در شرق آمستردام با شلیک چند گلوله به قتل رسید. قاتل او محمد بویری پس از شلیک گردن او را با کارد می‌برد و دشنه‌ای در قلبش فرو می‌کند. محمد، بیست‌وهفت ساله و بنیادگرای مسلمانی است که والدینش از مهاجرین مراکشی هستند. او در آمستردام بدنیا آمده، تحصیل کرده و قادر به خواندن و نوشتن به زبان عربی نیست. او از اعضای یک شبکه تروریستی به نام گروه هوفستاد است که قبل از این ترور توسط پلیس شناسایی شده بود تئو وان گوگ فیلمسازی با استعداد و درگیر با مسائل اجتماعی بود. او در مقالاتش با صراحت و طنز، بعضاً تند و توهین‌آمیز، اسلام و مسلمانان بنیادگرا را عقب مانده و قرون وسطایی می‌نامید. او با کارگردانی فیلم تسلیم («مطیع» هم ترجمه شده) که در آن به اسلام به‌عنوان عامل اصلی سرکوب زنان مسلمان پرداخته می‌شود؛ خشم مسلمانان را برانگیخت. پخش این فیلم از تلویزیون واکنشهای تندی را در هلند به همراه داشت. در نامه‌ای که محمد بویری بر روی جسد وان گوگ بر جا می‌نهد؛ خانم آیان هیرسی علی نماینده لیبرال و سومالی‌تبار مجلس هلند را که به دلیل موضع گیریهای ضد اسلامی خود مشهور، و سناریوی فیلم «تسلیم» را نوشته بود، به مرگ تهدید می‌کند به‌دنبال این ترور خانم هیرسی علی برای حفظ جانش مدتی در خارج از هلند بسر برد و سپس تحت مراقبت شبانه‌روزی پلیس به سر کار خود بر گشت.

Thursday, March 30, 2017

از اوین تا منهتن

امروز خبری از خبرگزاری فارس نظر من را به‌خود جلب کرد در تیتر این خبر آمده است که به هر مخالف نظام که راضی به ترک کشور شود مبلغ بیست هزار دلار آمریکا و بسیاری از تسهیلات دیگر تعلق خواهد گرفت،
یعنی‌ این جماعت عمامه‌ به سر ما مردم را نفهم و کودن حساب میکنند آقای وزیر دادگستری اگر واقعا شما قصد اینکار را دارید بسیاری از مردم ما در خود کشور هستند که بخاطر عقاید و یا افکار و اندیشه‌هایشان در زندان به سر میبرند و تعدادشان هم اندک نیست و مخالفتشان از جانب ارگان شخص شما و یا دیگر ارگانها از قبل ثابت شده پس لطفاً نخست فکری به حال آنها بکنید