چو ایران نباشد تن من مباد ... بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

papillon: 2012-06-10

Monday, June 11, 2012

هیچ هیچ





حمله به کوی دانشگاه تهران-25 خرداد88

آنک قصابانند بر گذرگاهها مستقر با کنده وساطوری خون الود وتبسم را بر لبها جراحی میکنند و ترانه را بر زبان

Sunday, June 10, 2012

چکیده ای از حقوق زن به روایت تاریخ


به گفته برخی تاریخ نگاران در میان اعراب جاهلیت کنیزانی که خریداری می شدند پس از مدتی که توسط صاحب خود مورد استفاده قرار گرفتند فروخته می شدند و کنیزان جدیدی خریداری می شد همچنین در جامعه عرب نیز قانونی وجود داشت که اگر دو مرد راضی بودند می توانستند زنان همدیگر را با یکدیگر معاوضه بکنند.و زنان آن دو مرد هیچ حق اعتراضی نداشتند.همچنین معاوضه خواهر یا دختر نیز رایج بوده که فردی دختر و یا خواهر خود را به فردی دیگر بدهد و در عوض دختر یا خواهر او را بگیرد.
همچنین در نوعی از ازدواج ده مرد همزمان با یک زن ازدواج می کردند و اگر آن زن صاحب فرزندی می شد آن فرزند را به یکی از آنان می داد.همچنین برخی از زنان اعراب نیز بر سر در خانه خود پرچم هایی می آویختند تا مردان متوجه شوند و به آن خانه بروند.همچنین در ایران باستان قباد شاه ساسانی خود امر به اشتراک زنان داد و این بدان سبب بود که روحانیان و طبقات مرفه الحال و ثروتمند و درباریان و ثروتمندان ، هریک شبستان و حرمسرایی داشتند که زنان عقدی و صیغه های فراوان ، علاوه بر کنیزانی که بدون قید و شرط در اختیارشان بود، در این حرمسرا می زیستند. تعصبات مذهبی گاه موجب میشد که کسانی چون موبدان بنا به یک سنت مذهبی – همه دختران یا خواهرانشان را به ازدواج خود دراورده وچون زن نگاه دارند.زن دریونان باستان به عنوان عنصری زایا و ارضا کننده شهوات بود و به هیچ وجه شریک زندگی محسوب نمی‌شد زیرا که او را دارای قوای کامل بشری نمی‌دانستند و بسیاری از متفکران معتقد بودند که زن دارای روح جاوید و انسانی نیست و به همین جهت بعد از وفات شوهر حق زندگی نداشت. پروفسور وستر مارک، در عبارتی بس کوتاه طرز رفتار یونانیان را نسبت به زنان بطور مختصر به تصویرکشیده است. یونانیان زن را موجودی پاک نشدنی و زاده شیطان دانسته و او را از هرگونه کار جز خدمتکاری و ارضای شهوات جنسی مرد محروم می ساختند بویژه آتنی ها زنان را چون دیوانگان، معجور می شناختند و اجازه نمی‌دادند درمعامله ای که قیمت آن از بیست من جو بیشتر باشد شرکت کنند . شاید یکی از قدیمی ترین یادداشت‌ها درباره زن از افلاطون باشد گرچه زن به عنوان یکی از اعضای تشکیل دهنده مدینه فاضله او به حساب می آید. اما دیدی که او نسبت به زنان دارد دیدی بس منفی و تأسف انگیز است او که تفکرات سیاسی – اجتماعی‌اش زیربنای عمده‌ترین فلسفه سیاسی غرب را تشکیل می دهد و حتی افکارش به مدت دوهزار سال محور بحث‌ها و بررسی های علمی درمجامع دینی و دانشگاهی است .درباره زن اینگونه اظهار نظر می‌کند:من شکر گذارم وخرسندم از اینکه دومزیت دارم:آزادم و برده نیستم. 2- مَردَم و زن نیستم.در نظر رومیان زن مظهر تام شیطان و از نوع ارواح موذیه بود او را دارای روح می‌دانستند که با پلیدی ها و حیله ها و نیرنگ ها عجین شده و دامی است در راه صید دل‌ها وعقل‌ها و انحراف مغزها و بدین جهت هیچگاه از آزردن زن خوددرای نکرده و حتی از خندیدن و سخن گفتن او هم جلوگیری می کردند و دهانش را جز برای ذکر حوائج ضروری می بستند و زنان رم درواقع در زمره آدمیان بحساب نمی آوردند ، بلکه بعنوان اشیاء و ابزار بودند بدین خاطر همه گاه مانند کودکان تحت کفالت بوده و احتیاج به ولی و قیوم داشتند.در فرهنگ و آئین هندوان زن را موجودی شریر برای فاسد کردن مردان می‌شناختند و معتقد بودند در درون آنان حس فاسد کننده ای به ودیعه نهاده شده است و به همین خاطر مردان را منع می کردند که حتی درخانه خود با مادر وخواهرش هم تنها باشد . زن به عنوان ملک وکنیز پدر و یا شوهر از ارث محروم بود و حتی عبادت او نیز بدون اجازه شوهر یا مالکش مورد قبول واقع نمی شد در فرهنگ هند: این نکته وجود داشت ((و با، مرگ ، دوزخ، زهر افعی و آتش بهتر از زن هستند)) و دریکی از کنتب مقدس بودایی آمده است زن همچون نهنگی مخوف است که در رودخانه زندگی منتظر می نشیند تا شناوری را طعمه خود سازدوتازه خوش بینان او را ظرفی می دانستند برای مرد و حتی سهم او را درتولید فرزند بسیارناچیز بحساب می آوردند.



به این ترتیب زنان از دوران قدیم تا به امروزهمواره درجوامع گوناگون از نظر اجتماعی رتبه ای پایینتر از مردان داشته اند.