امروز یه هوو چشمم افتاد به یک خبر در مورد آبجو و نوشیدن آبجو در فصل تابستان در آلمان با خوندن متن خبر ذهنم رفت به سمت و سوی مملکت خودمون و عرق سگی و ماست و خیار دلم یه بد جوری هوای اون طعم تلخ عرقای دو آتیشه مملکت خودمونو کرد من خودم همیشه عرقو از هم وطنهای ارمنی میخریدم و خدایشم همیشه جنس خوب تحویل میگرفتم نه مثل الان که خبرای وحشتناکی در مورد کسانی که بر اثر مصرف مشروبهای تقلبی یا کور شدن یا که مردن رو میشنوم. وقتی بحث عرق و عرق خوری پیش میاد اون قدیمیا از زمان قبل از انقلاب و دورهٔ پهلوی تعریف میکنن که من وقتی میشنوم تو خیال خودم به اونایی که انقلاب کردن و مملکت رو به این روز انداختن لعنت میفرستم و خیلی وقتا نه صادقانه بگم همیشه تو دلم میگم ای کاش من سی سال زودتر به دنیا میومدم.
Saturday, April 23, 2016
یکی از آرزوهای شیرین من
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment